مسجد مقدس جمکران (مسجد جمکران قم)

توسط: Mehdi در 11-07-1393, 12:14

مسجد جمکران یکی از زیارتگاه های مهم استان قم و در عین حال کل کشور است که هر شب چهارشنبه هزاران نفر از نقاط مختلف کشور عزیرمان به قصد زیارت و راز و نیاز با پروردگار عازم آنجا می شوند. تاریخچه ساخت بنای اولیه مسجد به سال 373 ه. ق. باز می گردد که در اثر الهام غیبی به یکی از علمای آن زمان؛ وظیفه ساخت مسجد بر عهده وی گذاشته می شود. در اینجا خلاصه ای از ماجرای اتفاق افتاده برای این عالم را به صورت اختصار ذکر می نماییم*.

مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی

مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی
مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی

 

 

"شیخ حسن بن مثله جمكرانی"، یكی از صلحا و سومین سفیر حسین بن روح نوبختی؛ می گوید:
من شب سه شنبه، 17 ماه مبارك رمضان سال 373 هجری قمری در خانه خود خوابیده بودم كه ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار كردند و گفتند: "برخیز و مولای خود حضرت مهدی علیه السلام را اجابت كن كه تو را طلب نموده است". آنها مرا به محلی كه اكنون مسجد جمكران است آوردند؛ چون نیك نگاه كردم، تختی دیدم كه فرشی نیكو بر آن تخت گسترده شده و جوانی سی ساله بر آن تخت، تكیه بر بالش كرده و پیرمردی هم نزد او نشسته است. آن پیر، حضرت خضر علیه السلام بود كه مرا امر به نشستن نمود. حضرت مهدی علیه السلام مرا به نام خودم خواند و فرمود:
"برو به حسن مسلم (كه در این زمین كشاورزی می كند) بگو: این زمین شریفی است و حق تعالی آنرا از زمین های دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن كشاورزی كند".

عرض كردم: یا سیدی و مولای! لازم است كه من دلیل و نشانه ای داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمی كنند. آقا فرمود:
تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هایی برای آن قرار می دهیم و همچنین نزد سید ابوالحسن (یكی از علمای قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار كند و سود چند ساله را كه از زمین به دست آورده است، وصول كند و با آن پول در این زمین مسجدی بنا نماید. به مردم بگو: به این مكان رغبت كنند و آنرا عزیز دارند و چهار ركعت نماز در آن گذارند.

مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی
مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی

 

 

چون به راه افتادم، چند قدمی هنوز نرفته بودم كه دوباره مرا باز خواندند و فرمودند:
"بزی در گله جعفر كاشانی است، آنرا خریداری كن و بدین مكان آور و آنرا بكش و بین بیماران انقاق كن، هر بیمار و مریضی كه از گوشت آن بخورد، حق تعالی او را شفا دهد".

حسن بن مثله جمكرانی می گوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا اینكه نماز صبح را خوانده و به سراغ علی المنذر رفتم و ماجرای شب گذشته را برای او نقل كردم و با او به همان مكان شب گذشته رفتیم و در آنجا زنجیرهایی را دیدیم كه طبق فرموده امام علیه السلام حدود بنای مسجد را نشان می داد.

پس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمكران هستی؟ به او گفتم: بلی! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامی داشت و گفت: ای حسن بن مثله من در خواب بودم كه شخصی به من گفت:
"حسن به مثله، از جمكران نزد تو می آید؛ هر چه او گوید، تصدیق كن و به قول او اعتماد نما، كه سخن او سخن ماست و قول او را رد نكن".

مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی
مسجد جمکران؛ قم؛ عکس از مصطفی معراجی

 

 

 

از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم. آنگاه من ماجرای شب گذشته را برای وی تعریف كردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم. چون به نزدیك روستای جمكران رسیدیم، گله جعفر كاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می آمد. چون به میان گله رفتم، همینكه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد كرد كه این بز در گله من نبوده و تاكنون آنرا ندیده بودم! به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح كرده و هر بیماری كه گوشت آن تناول كرد، با عنایت خداوند تبارك و تعالی و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت.
ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار كرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمكران را بنا كرد و آنرا با چوب پوشانید.
(تلخیص از كتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)



برخی دیدنی های مهم نزدیک اینجا:



برخی شهرهای مهم نزدیک اینجا: